رویارویی با پاسداران مطلق گرایی
قطع | سانتیمتر | ابعاد | تعداد صفحه | کاغذ پیشنهادی |
---|---|---|---|---|
رحلی بزرگ | 33 × 24 | 36 | 38 | 40 |
رحلی | 28 × 21 | 4 | 6 | 8 |
وزیری کتاب | 31-32 | 33 | 34 | 36 |
رقعی | 80.5-82.5 | 84.5 | 87 | 92 |
ربعی | 23.5 × 16.5 | 26 | 27 | 29 |
خشتی بزرگ | 62.5-64.5 | 66.5 | 69 | 74 |
خشتی کوچک | 34-35 | 36 | 37 | 39 |
پالتویی بزرگ | 87.5-89.5 | 91.5 | 94 | 99 |
- Die Moderne auf der Anklagebank
- لژک کولاکوفسکی زادهی ۲۳ اکتبر ۱۹۲۷ میباشد
- فیلسوف و متفکر لهستانی
- از منتقدان سرسخت مارکسیسم و نویسنده جریانهای اصلی مارکسیسم
- در کودکی شاهد تهاجم نازی ها از طرفی و ارتش شوروی از طرف دیگر بود
فلسفه کارکرد فرهنگی مهمی دارد، اما هدف آن یافتن حقیقت محض نیست. فلسفه به دنبال کشف "روح حقیقت" است؛ یعنی هرگز نباید اجازه دهیم کنجکاوی و جستجوگری ما فروکش کند و از پرسیدن سؤال باز بمانیم. حتی درباره چیزهایی که بدیهی و قطعی به نظر میرسند باید همیشه ظاهراً کامل بودن "عقل سلیم" انسان را به چالش بکشیم و پیشنهاد کنیم شاید شکلهای دیگری از آنچه مسلم فرض میکنیم وجود داشته باشد. سؤالاتی هست که فراتر از افق منطقی دانش کنونی ما قرار دارند، اما برای زنده ماندن و بقای بشریت حیاتی هستند. فیلسوفان چیزی را نمیسازند یا تولید نمیکنند، آنها صرفاً زمین را شخم میزنند. فیلسوفان حقیقت را آشکار نمیکنند، اما ما به آنها نیاز داریم تا ذهن را زنده نگه دارند، قدرت درک را فعال نگه دارند و هنگام روبرو شدن با سؤالاتمان، پاسخهای ممکن متفاوتی را با ما در میان بگذارند.
این اثر یکی از مهمترین آثار انتقادی کولاکوفسکی در باب مدرنیته و جنبش مدرنیسم در فرهنگ و هنر به شمار میرود. کولاکوفسکی در این کتاب به بررسی انتقادی پیامدهای مدرنیته در جامعه میپردازد و معتقد است که مدرنیته موجب از دست رفتن معنا و فروپاشی ارزشهای اخلاقی و انسانی شده است. وی به شدت مخالف فردگرایی افراطی، نسبیگرایی و عقلگرایی بیحد و مرز مدرنیسم است و خواهان بازگشت به ارزشهای سنتی و معنوی چون دین و اخلاق میباشد. دیدگاههای انتقادی کولاکوفسکی نسبت به مدرنیته در این اثر، تأثیر عمیقی بر متفکران مکتب فرانکفورت چون تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر گذاشت. کتاب «مدرنیته در دادگاه» اثری حائز اهمیت در شکلگیری اندیشههای انتقادی نسبت به فرهنگ مدرن در قرن بیستم محسوب میشود.
از دیدگاه او، مدرنیته با رد کردن سنتها و ارزشهای گذشته، بشر را از ریشههای فرهنگی و معنویاش جدا کرده و او را در دنیایی تهی از معنا رها ساخته است. کولاکوفسکی معتقد است که تأکید مدرنیته بر علمگرایی، عقلانیت، پیشرفت و صنعتی شدن، منجر به سلطه ابزارگرایی و تکنولوژی بر زندگی بشر شده است. از نظر او، انسان مدرن در معرض خطر از دست دادن آزادی و اختیار خویش به دست ساز و کارهای اجتماعی و تکنیکی قرار گرفتهاست. در نهایت، کولاکوفسکی با به چالش کشیدن مبانی مدرنیته، خواننده را به بازاندیشی درباره مسیر تمدن مدرن سوق میدهد و او را به جستجوی معنا و هدفی والاتر از مادیگرایی صرف ترغیب میکند.
یکی از مهمترین انتقادات کولاکوفسکی به مدرنیته، نقد فردگرایی افراطی و نسبیگرایی اخلاقی است که ناشی از جدایی اخلاق از متافیزیک و معنویت در دوران مدرن است. از نظر وی، این امر منجر به از دست رفتن ملاکهای اخلاقی مشترک و در نهایت گسترش بیقانونی و بیعدالتی در جامعه مدرن شده است. علاوه بر این، کولاکوفسکی به شدت منتقد عقلگرایی افراطی مدرنیته است که به تحجر علمی و گاها بی منطقی منجر شده و ابعاد معنوی وجود انسان را نادیده گرفته است. از نظر وی، عقلانیت ابزاری مدرنیته نمیتواند پاسخگوی عمیقترین نیازهای وجودی انسان باشد. در مجموع، کتاب «مدرنیته در دادگاه» یکی از بنیادیترین آثار نقد فرهنگ مدرن در قرن بیستم به شمار میرود که تأثیر عمیقی بر اندیشمندان پس از خود گذاشت.
در مورد نظرات و ارزیابی بزرگان درباره کتاب «رویارویی با پاسداران مطلق گرایی» اثر لژک کولاکوفسکی میتوان چند نکته را بیان کرد:
- تئودور آدورنو، فیلسوف مکتب فرانکفورت، این کتاب را یکی از نخستین و مهمترین آثار نقد فرهنگ مدرن میداند که راه را برای اندیشههای انتقادی بعدی هموار کرد.
- ماکس هورکهایمر، جامعهشناس مکتب فرانکفورت، تحلیل کولاکوفسکی از عقلانیت ابزاری مدرن را بسیار تیزبینانه میدانست.
- ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست فرانسوی، تحت تأثیر دیدگاههای وجودی کولاکوفسکی در این اثر قرار داشت.
- هانا آرنت، فیلسوف سیاسی، نقد کولاکوفسکی از مدرنیته را زمینهساز اندیشههای خود میدانست.
- یورگن هابرماس، فیلسوف آلمانی، تحلیل کولاکوفسکی از بحران معنا در مدرنیته را بسیار روشنگر میدانست.
پیمان شیرپور: میدانم این روزها مشغولیتهای فراوانی داریم و وقت چندانی برای مطالعه نمیتوانیم اختصاص دهیم. اما این کتاب یک اثر بسیار ارزشمند هست که خواندن آن را به شدت توصیه میکنم، چرا که میتواند دیدگاههای تازهای نسبت به زندگی مدرن به ما ارائه دهد. این کتاب با عنوان ترجمه شدهی «رویارویی با پاسداران مطلق گرایی» توسط لژک کولاکوفسکی، اندیشمند برجسته لهستانی، نگاشته شده است. نویسنده با زبانی روان و در عین حال عمیق، به بررسی انتقادی تاثیرات مدرنیته بر جوامع بشری میپردازد. از دیدگاه او، مدرنیته با تاکید بیش از حد بر عقلانیت صرف و صنعتی شدن، انسان امروز را از ریشههای معنوی و فرهنگیاش جدا کرده و در دنیایی سراسر مادی و بیروح غرق نموده است.
نویسنده با زبانی گیرا اما منطقی، خواننده را به تأمل در باب راهحلهایی برای رهایی از این وضعیت دعوت میکند. با وجود پیچیدگی موضوع، کتاب با زبانی ساده و در عین حال عمیق نگاشته شده است. به همین دلیل، مطالعه آن برای هر خوانندهای که به دنبال درک بهتری از جهان معاصر است، بسیار حائز اهمیت و ضروری به نظر میرسد. امیدوارم فرصت کنی تا این اثر ارزشمند را مطالعه نمایی. مطمئنم که از خواندن آن لذت خواهی برد. یکی از مهمترین نکاتی که کولاکوفسکی در کتاب «مدرنیته در دادگاه» مطرح میکند، نقد او بر فردگرایی افراطی و نسبیگرایی اخلاقی در دوران مدرن است. از نظر او، جدا شدن اخلاق از متافیزیک و معنویت، منجر به فروپاشی ملاکهای اخلاقی جامعه و گسترش بیعدالتی شده است. همچنین، نویسنده به شدت منتقد عقلگرایی محض و خشک مدرنیته است که موجب غفلت از ابعاد معنوی انسان گشته است. کولاکوفسکی معتقد است که تنها راه نجات انسان مدرن، بازگشت به ارزشهای گمشده و یافتن معنا در زندگی است. در مجموع، این اثر یکی از بنیادیترین آثار نقد فرهنگ مدرن بهشمار میرود که خواندن آن برای درک عمیقتر جهان امروز بسیار حائز اهمیت است. امیدوارم فرصت کنی تا آن را مطالعه نمایی.
با توجه به اهمیت و ارزش کتاب «مدرنیته در دادگاه» نوشته لژک کولاکوفسکی، باید اذعان کرد که این اثر هم مانند بسیاری دیگر از آثار، جنبههای منفی یا قابل نقدی نیز دارد:
۱- زبان گاهی پیچیده و دشوار است و خواننده را در مطالعه با مشکل مواجه میکند.
۲- برخی مطالب و دیدگاههای کتاب، مربوط به زمان نگارش آن است و امروزه کمی منسوخ شدهاند.
۳- نگاه انتقادی نویسنده گاهی تند و غیرمنصفانه به نظر میرسد.
۴- کتاب در برخی بخشها طولانی و خستهکننده شده و ممکن است حوصله خواننده را سر ببرد.
۵- پیشنهادهای نویسنده برای حل معضلات مدرنیته چندان کاربردی و اجرایی به نظر نمیرسند.
با وجود این موارد، همچنان این کتاب به عنوان یک اثر کلاسیک و بنیادین در نقد مدرنیته، قابل توصیه به مطالعه است.