کتاب مکتب فرانکفورت و نیچه
قطع | سانتیمتر | ابعاد | تعداد صفحه | کاغذ پیشنهادی |
---|---|---|---|---|
رحلی بزرگ | 33 × 24 | 36 | 38 | 40 |
رحلی | 28 × 21 | 4 | 6 | 8 |
وزیری کتاب | 31-32 | 33 | 34 | 36 |
رقعی | 80.5-82.5 | 84.5 | 87 | 92 |
ربعی | 23.5 × 16.5 | 26 | 27 | 29 |
خشتی بزرگ | 62.5-64.5 | 66.5 | 69 | 74 |
خشتی کوچک | 34-35 | 36 | 37 | 39 |
پالتویی بزرگ | 87.5-89.5 | 91.5 | 94 | 99 |
Nietzsche
هانس گئورگ گادامر، زاده ی 11 فوریه 1900 و درگذشته ی 13 مارس 2002، فیلسوف و نویسنده ی برجسته ی آلمانی بود.گادامر در ماربورگ به دنیا آمد. او بعدها در فرایبورگ با هایدگر آشنا شد. در آن زمان هایدگر دانشجو بود و هنوز به سمت استادی دانشگاه درنیامده بود.گادامر، هرمنوتیک را فلسفی کرد، آن را به کمال رساند و از نظریه ی ادبی جدا کرد.
کتاب حاضر، سومین کتاب از "مجموعه ی مطالعات جانب غربی" و درباره ی آرای "فردریش ویلهلم نیچه" است. در این کتاب، "نیچه" از منظر متفکران حوزه ی فلسفی فرانکفورت ارزیابی شده، نیز، کتاب شامل مناظره ای میان "گادامر"، "آدورنو" و "هورکهایمر" به انضمام مقاله ای از "گادامر" است که به بررسی و نقد تفکر نیچه خصوصا در "چنین گفت زرتشت" اختصاص دارد. در کتاب عنوان شده است: "نیچه و مکتب فرانکفورت خرد را لازمه ی حیات بشر می دانند و مانند کانت خردورز هستند. آنان می کوشند کارکرد اندیشه ی انسان را درست ارزیابی کنند و عقل و عقلانیت را مطلق نکنند، یعنی "دیدگاه انتقادی" خود را نسبت به پدیده ها و مسایل از دست ندهند. می توان گفت که آنان "خردگریز" هستند، زیرا از خردزدگی یا کیش خرد دوری می جویند تا از سلطه ی ایدئولوژیک ذهنیات یا مفاهیم (ذهن بافی، سفسطه) در امان باشند".
میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجسته آلمانی که می کوشیدند،یک گونه فلسفی انقلابی از مارکسیسم غربی را که با عنوان نظریه انتقادی شناخته می شد،پدید آورده و بسط دهند،را مکتب فرانکفورت می گویند. این روشنفکران آلمانی،در ارتباط با یک موسسه تحقیقات اجتماعی بودند،که با همت فیلکس وایل که یک کارخانه دار بود،تاسیس شد و به عنوان اولین موسسه مطالعات مارکسیستی در جهان سرمایه داری غرب وابسته به دانشگاه فرانکفورت بود.آنها در این موسسه مهم ترین جریان فکری دنیای سرمایه داری از زمان ظهور مارکسیسم به بعد را پی ریزی کردند،که بعدها به مکتب فرانکفورت یا نظریه انتقادی موسوم شد. هدف نظریه پردازان این مکتب که ایجاد و تغییر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را برای جوامع سرمایه داری دوران خود تغییر بنیادی میدانستند ،این بود که به مدد آثارشان و با افشای تضادهای زیر بنایی و جوامع طبقاتی تحولات اجتماعی مثبت و پیش رونده بیافرینند این نظریه که توجه خاصی به نا برابری و ظلم دارد ماهیت انتقادی داشته و در برخورد با مسائل جوامع معاصر،نوعی رویکرد انتقادی چند رشته ای را برای تحلیل کردن آنها،ارائه می کند